سفارش تبلیغ
صبا ویژن
blogsTemplates for your blogpersianblogpersianyahoo
من از آنچه نمی دانید نمی ترسم؛ اما بنگرید در آنچه می دانید چگونه عمل می کنید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
اتاق گفتگو

  نویسنده: محسن خطیبی  
  به به باد آمد و بوی عنبر آمد...سعیده جون اومد بلاخره با یه آپ الکی دیگه

فکر این آپ فاصله زیادی با آپ بعد خواهد داشت....چرا؟!...برای آنکه زیرا...

خوب چرا نداره که یه تقویم های مبارکتون یه نیم نگاهی بندازید می فهمید چرا...خوب بابا نصف مهر ماه شدا من هم بایدتا با تیپ پا از این جا ننداختن بیرون بار و بندیلم رو ببندم و برم خونه مجردی خودمونDoggy...الهی بمیرم واسه اون دل غصه دارتون که به خاطر رفتن من گرفت...خوب چیکار کنم بلاخره رفتنی باید بره

اومدم آپ مدرسه ایم رو بکنم و برم تااااااا یه زمان نه زیاد طولانی..

ترم هم شروع شد و من باید یه برنامه ریزی دقیقی داشته باشم Reading a Bookتا هم یه نمره خوب بگیرم هم که ذره ذره شروع کنم واسه خوندن ارشد...

شنیدم که دوستای دوست داشتنی زیادی از کنکور به سلامتی قبول شدن از همین جا بهشون تبریک میگم

از همشون خاص تر و مهم تر فرزادی خودمون هستش که خداروشکر امسال با افتخار زیاد تو یه جای عالی قبول شدش...همون دانشگاه تهران خودمون که هر کس می شنوه چمشاش میشه این(مخصوصا یه سری آدمای حسود)...فرزادی عزیز بهت تبریک می گم...امیدوارم بتونی همین طوری که خودت می خوای بشی شاگرد اول....من هم برات دعا می کنم و امیدوارم که فرزادیمون بشه یه دانشجو خوب و نمونه و به قول خودش به مدراج عالی برسه.

طبق روالی که جدیدا در نظر گرفتم می خوام یه داستان آموزنده ای براتون بنویسم امیدوارم که خوشتون بیادش..بخونید تا بعد از اون ادامه حرفام.

:
:

 مرد جوان مسیحی که مربی شنا و دارنده چندین مدال المپیک بود ، به خدا
          اعتقادی نداشت. او چیزهایی را که درباره خدا و مذهب می شنید مسخره میکرد.
          شبی مرد جوان به استخر سرپوشیده آموزشگاهش رفت. چراغ خاموش بود ولی ماه  روشن بود و همین برای شنا کافی بود. مرد جوان به بالاترین نقطه تخته شنا رفت و دستانش را باز کرد تا درون استخر شیرجه برود.ناگهان، سایه بدنش را همچون صلیبی روی دیوار مشاهده کرد. احساس عجیبی تمام وجودش را فرا گرفت. از پله ها پایین آمد و به سمت کلید برق رفت و چراغ را روشن کرد.آب استخر برای تعمیر خالی شده بود!(داشت می مردااااا...دمت گرم خدا جون)

چه طور بود...خوشتل بودش...تونستید یه نتیجه خوبی ازش بگیرید.

خوب بریم سر ترانه ها و بعدش هم خداحافظی

ترانه1:ظاهرا این ترانه اولی شد مخصوص پیام نور....ترم پیش یه امتحان دادیم حقوق مدنی 4 یه کتاب بودش که به زور و زحمت پیداش کردیم حدود 10000 تومن اون هم از تهران با پست،یه کتاب با حجم600 صفحه که قرار شد نصف کتاب رو بخونیم با هزار مصیبت تهیه کردیم و با مصیبت زیاد تر از اون هم خونیدش نا انصاف طراح سوال از 30 سوال حدود 15 تاش رو از حذفیات  داده بودش همه که از امتحان در اومدیم اعتراض دادیم از این همه جمعیتت فقط 2 نفر با نمره ده قبول شدن مابقی هم جدیدا اعلام شد امتحان مجدد باید بدیم...خوندن اون کتاب یه طرف...درد جدید این که بی انصافا کتاب رو عوض کردن یعنی باید یه 7 تومنی بازم هزینه کنیم...اخه تو رو خدا این انصافه

ترانه 2:از دست یه سری از دوستان خیلی ناراحتم...جدیدا یکی به جای من رفته تو وبلاک فرزاد و به جای من چند نظر مزخرف داده...نمی دونم این عقده ای کی هستش که خواسته مثلا رابطه من و فرزادی رو کم رنگ کنه(زهی خیال باطل)....نه واسه فرزاد مهم هست نه واسه من ...اون طرف فقط مریضی وخیم روانی خودش رو داره ثابت می کنه براش متاسفم امیدوارم که خدا هر چی زودتر شفاش بدههدفش چی بوده الله اعلم؟!فقط خواست نهایت حسادتش رو نشون بده.

ترانه3:دوستان شاید نتونم به همه خبر آپ رو بدم خواهشن از من دلخور نشید به خدا به یاد همتون هستم..فقط سرعت کم نت و همچین نداشتن وقت نمی تونم به همتون برسید از من دلخور نباشید.

ترانه4:ماه رمضان هم تموم شدش و هیچ کاری نکردیم....خدا می دونه زنده می مونیم تا یه مهمونی دیگه هم خدا ما رو دعوت کنهرو سیاهم خدا......نماز روزه همگی قبول باشه

ترانه5:من از 16 مهر ماه دیگه خونمون نیستم و کمتر دسترسی به نت دارم یعنی فقط از کافی نت می تونم بیام و به دوستام سر بزنم...پیشاپیش از اونایی که سر می زنن تشکر می کنم

ترانه 6:راستی قالب جدیدم خوشتله...مبارکم باشه نه؟؟!!

ترانه 7:دلم واسه همتون تنگ می شه مخصوصا واسه بعضی....

ترانه8:یه ترانه خیلی مهم:"دوستت دارم"

   

ترانه 9:حرفی نیست جز دوری شما........مواظب خودتون باشید......

تاااااااا بعد

بای

 


 
   
پنج شنبه 89 تیر 24 ساعت 10:29 عصر

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  بابا بی خیالی طی کنید
نمی دونم
می نویسم,پس هستم.
یک اتفاق میکشم!
[عناوین آرشیوشده]
 
پارسی بلاگ

خانه مدیریت شناسنامه ایمیل

18013: کل بازدید

9 :بازدید امروز

15 :بازدید دیروز

 RSS 

 
فهرست موضوعی
 
آرشیو
 
درباره خودم
اتاق گفتگو
محسن خطیبی
گفتگو در مورد مشکلات زندگی
 
لوگوی خودم
اتاق گفتگو
 
عکس رفقام
 
رفقام
 
 
 
اشتراک