سفارش تبلیغ
صبا ویژن
blogsTemplates for your blogpersianblogpersianyahoo
دانشمند باش، یا دانشجو، یا شنونده، و یا دوستدار آنان . پنجمین مباش که هلاک می شوی . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
اتاق گفتگو

  نویسنده: محسن خطیبی  
 

نظرات: 2

شبکه من و تو تحت حمایت سازمان MI5   انگلیس است
شبکه"من و تو" به دنبال چیست؟
شبکه "من و تو" که از لندن مدیریت می شود، مدتی است که فعالیت خود را در ادامه شبکه های mbc persian   و bbc persian  و gem tv و pmc و farsi? آغاز کرده است .

شبکه "من و تو" که از لندن مدیریت می شود، مدتی است که فعالیت خود را در ادامه شبکه های mbc persian و bbc persian و gem tv و pmc و farsi? آغاز کرده است . به نظر می رسد بررسی دقیق این شبکه ها و بخصوص manoto در شرایط فعلی هم برای آشنایی مردم عزیزمان و هم مسئولین ضروری باشد. از این رو نویسنده سعی دارد در قالب سلسله مقالاتی به بررسی این شبکه ها از زاویه ای دیگر بپردازد.

به گزارش راسخون به نقل از عصر امروز،گفته می شود شبکه "من و تو" با مدیریت فائقه آتشین یک خواننده زن دوران پهلوی به نام مستعار گوگوش که مدتی پیش با پیوستن به جمع غربی ها سر و صدایی به پا کرده بود راه اندازی شده است. این خواننده که تا سال گذشته ساکن آمریکا بوده است تنها شخصیت مهم غیر سیاسی بود که در اکثر تجمعات خارجی جریان سبز حضور فعال داشته است. البته این شبکه در برنامه نوروزی امسال(سال
??) مدعی شد که این خواننده مدیر شبکه من و تو است.

برخی نیز پشتیبانی این شبکه را به جمعیت بهاییان مقیم لندن نسبت می دهند که این خبر با توجه به بهایی بودن تعداد قابل توجهی از مجریان و تهیه کنندگان این شبکه قابل پذیرش به نظر می رسد. به طور مثال خانم سالومه یا خانم ندا جناب در دادگاه علنی خود در ایران و در بازجویی های نوشته شده توسط خودش به انجام تبلیغات فرقه بهائیت در دانشگاه اعتراف کردند. و یا رها اعتمادی که در قالب انجمن های منتسب به بهاییت تلاش های زیادی برای جمع کردن ایرانی های مقیم انگلستان دارد.
اما قوی ترین فرضیه مطرح شده پشتیبانی همه جانبه سرویس جاسوسی انگلستان از سایت
manoto?,? است. چنانکه مسئولین امنیتی اطلاعاتی انگلستان در ارائه گزارش سالانه فعالیتهای فرهنگی سازمان MI5 در مجلس انگلستان عنوان کردند که این سازمان جاسوسی جهت انجام فعالیتهای بشردوستانه و در راستای فعالیتهای فرهنگی، به شبکه های فارسی زبان از جمله من و تو کمک مالی کرده است.
سایت "من و تو" در صفحه معرفی خود بدون اشاره به صاحب امتیاز این شبکه ماهواره ای و اسپانسرش در نکته ای ظریف دلیل پدید آمدنش را اینچنین می نویسد: «جهان از چند دهه گذشته به تدریج وارد عصر ارتباطات نوینی شده است. امروزه، بر پایه باور بسیاری از دانشمندان در حوزه های مختلف علوم اجتماعی، جهان امروزی آنچنان دگرگون شده که فهم و درک آن با مفاهیم و نظریه*های قدیم تا حد زیادی عملی نیست. جهانی شدن، عصر اطلاعات، عصر رسانه ها، جامعه اطلاعاتی و جامعه رسانه ای برخی از این مفاهیم اند.» با رجوعی به آرای صاحب نظران علوم اجتماعی غرب که امروز نظریات و فرضیات آنها در غرب مسلمات علمی محسوب وی شود، می بینیم که هر آنچه حاصل مذهب و اندیشه الهی باشد را بدلیل اصالت تجربه، غیر علمی می دانند. حال باید پرسید منظور شما از «مفاهیم و نظریه*های قدیم تا حد زیادی عملی نیست» در میان ایرانی ها چیست که می خواهد آن را عوض کند؟
این سایت در ادامه می نویسد: «تلویزیونهای من و تو
?و? در جهت ارتقای نقش و جایگاه رسانه های ایرانی و پارسی زبان در بین رسانه* ها و سعی در ارتقای نقش ایرانیان در جامعه جهانی، کار خود را شروع خواهد کرد.» که این مطلب به وضوح به علاقه صاحب امتیازها و سیاست گذاران این شبکه به تسلیم ایرانیان در قبال globalisation (جهانی شدن) و new world order (نظم نوین جهانی) اشاره دارد.
در نگاه اول وقتی مخاطبین به تماشای مستندهای این شبکه مشغول می شوند، یکسری برنامه های آموزنده و پربار را میبینند که هیچگونه مغایرتی با اخلاق و جایگاه خانواده ندارد. ولی تمامی این مستندها مقاصد و تفکرات خود را آرام آرام و با آرامش تمام به خورد مخاطبین خود داده و تماشاگران را همراه و هم عقیده خود می کند.
مقاصد و تفکراتی که درون مایه آن عدم وجود خداست...!!!

به عنوان مثال زمانی که مخاطب در حال تماشای مستند تولید انسان در رحم مادر و تولد نوزاد است، در تمام طول برنامه دیالوگها و سخنان گوینده برنامه طوری تنظیم شده که مخاطب، آن برنامه را کاملاً علمی و واقعی بداند. زمانی که مخاطب چنین برداشتی داشته باشد زمان شلیک اهداف ضد اسلامی است.
"..... دانشمندان معتقد بودند زمانی که نوزاد در رحم مادر است توانایی چنگ زدن و در مشت نگه داشتن چیزی را نباید داشته باشد ولی دیده شده نوزاد در رحم مادر دست خود را مشت میکند. نوزاد میمون و گوریل نیز بلافاصله پس از تولد، موها و پشم های تن مادرش را چنگ میزند.چون ما انسانها گونه ای از میمونها بوده ایم که به مرور زمان تغییر پیدا کرده و تکامل یافته ایم، می توان گفت نوزاد انسان نیز بند ناف را چنگ زده و در دستش مشت می کند......"
متن فوق تکه ای از گفته های گوینده برنامه مستند تولید و تولد نوزاد انسان بود.شاید در نگاه اول مخاطب پی به اهداف گوینده نبرد، ولی اینطور به مخاطب القا می شود که انسان در ابتدا به هیچ وجه به شکل انسان آفریده نشده است...!!!!

در ادامه این مستند گوینده می گوید:

"..... هنوز دانشمندان نمی دانند که انسان چگونه آفریده شده یا بهتر بگوییم چگونه از میمون به انسان تغییر ماهیت داده است..... در بین دانشمندان اختلاف نظری وجود دارد مبنی بر اینکه چگونه و با چه تغییرات شیمیایی و محیطی شعور و درک میمونها تا این اندازه تغییر کند تا روزی موجودی تغییر یافته به نام انسان بتواند معادلات ریاضی را حل نماید...."
و زمانی که برنامه به پایان می رسد مشاهده می کنیم مستند(!!!)پخش شده توسط خود تیم شبکه من و تو ساخته شده است.
همچنین از شبکه من و تو یک، همزمان با ایام محرم سال
?? مجموعه سفرنامه های شخصی انگلیسی زبان پخش میشد. مردی میانسال که با چهره ای کاملاً غربی به عنوان توریست و محقق در ممالک اسلامی در جست جوی واقعیات معماری اسلامی بود.

در یکی از قسمتهای این برنامه که در شهر اصفهان(!!!!!) ضبط و تهیه شده بود، محقق نقاشی های ساختمانها و عمارات باستانی اصفهان را تصویربرداری کرده بود و بر روی آنها صحبتمیکرد. ازمیان آن همه معماری اصیل اسلامی و ایرانی موجود در اصفهان، نقاشی هایی با موضوعات میگساری و رقص و آغوش گرفتن را انتخاب کرده بود و چنین توضیح میداد:

"..... در گذشته ایرانیان بسیار روشنفکر و اجتماعی بودند و در تمامی مهمانی هایشون شراب جزیی از سفره هایشون بود(!!!!!) این را می توان از نقاشی های به جا مانده بر روی دیوار های عمارتهای این شهر فهمید. ولی با ورود اسلام به این سرزمین عقاید بسیار پیش پا افتاده و عجیب و غریبی(!!!!!) در بین مردم دهان به دهان پیچید تا اینکه امروزه نمی توان در خانواده های ایرانی رنگی از آرامش و شادمانی های گذشته را دید(!!!!!!)....."
در ادامه با نشان دادن تصاویری که بر اثر گذشت زمان کاملاً مخدوش و مخروب شده و نمی توان به درستی تصویر واقعی آن نقاشی های بر روی دیوار را دید گوینده ادامه میدهد:
"..... در زمان صفویه شاهان و پادشاهان اسلامگرای آن زمان چنان به مردم فشار می آوردند که کمتر کسی جرات ابراز علاقه نسبت به جنس مخالف و بیان کردن تمایلات ج.ن.س.ی را داشت ولی همانهایی که این چنین مردم را نهی میکردند خودشان فاسدان زورگویی بودند که از نقاشی های به جا مانده در بناهای اسلامی(!!!!) می توان دید زنان برهنه و ساقی جزیی جدانشدنی از محافل اینها بوده (!!!!!!).... "
واقعاً چرا این چنین تهمت ها و دروغپردازی هایی را باید این شبکه به مخاطب خود ارائه دهد؟

در قسمتی دیگر از این سفرنامه، گوینده در حال نمایش مسجدی در کشور مغرب است و در مورد اهل تسنن و اهل تشیع این چنین می گوید:

"..... اهل تسنن معتقدند خلفایی به نامهای ابوبکر و عمر و عثمان جانشینان محمد بوده اند و این حق آن سه خلیفه بوده. ولی شیعیان صفوی(!!!!!!!) معتقدند که جانشینی به داماد محمد، شخصی به نام علی باید میرسیده که آن سه خلیفه به صورت غیر قانونی این حق را از علی گرفته اند....... به نظر من و بسیاری از مردم اگر حکومت به علی می رسید اسلام دموکراسی را زیر پا میگذاشت. با انتخاب ابوبکر و عمر و عثمان میتونم بگم این اولین و آخرین باریه که اسلام بر اساس دموکراسی عمل کرده....."
در ادامه برنامه گوینده می گوید:

"..... شخصی مسلمان علی را میکشه و سالها بعد پسر علی به نام حسین برای خونخواهی پدرش قیام میکنه که اونهم ناکام میمونه و به دست مسلمانان دیگری کشته میشه(!!!!!!!!!!)......."
(( از تمامی خوانندگان محترم بخاطر نوشتن مطالب فوق عمیقاً پوزش می طلبم ولی وظیفه خود دانستم که دیگران را از اهداف و ماهیت واقعی این شبکه "من و تو یک
من و تو دو" آگاه کنم. ))
این شبکه برنامه های مختلفی را در قالب آیتم های روتین متفاوت و با هدف گذاری های یکسان اجرا می کند.

منبع: اینترنت


 
   
شنبه 90 خرداد 28 ساعت 1:58 عصر

  نویسنده: محسن خطیبی  
  بعد یک ماه اومده میگه گواهی اشتغال به تحصیلم اعتبار نداره و باید دوباره........

این طوری شد که گواهی نامم موند برای سال آینده

بیخیال خودت چطوری میزونی؟سخت نگیر عزیز

یادته بهت گفته بودم یه هفته میریم مشهد

جات خالی بد نبود ولی زیاد هم جالب نبود.راستش دیگه اون اعتقاد قبلی رو نداشتم و امسال متفائت میدیدم همه چیز رو

خواهر زاده ام با اینکه باباش کوردیناتور پرواز هست و تو فرودگاه کار میکنه ولی تا حالا سوار هواپیما نشده بود

خیلی میترسد وقتی تو هواپیما نشسته بودیم میگفت چرا حرکت نمیکنه زود بریم زود برگردیم!

خلاصه خیلی ترسو هست شایدم خیلی بچه هست نمیدونم

وقتی رسیدیم فرودگاه مشهد از پنجره هواپیما رمپ رو نگاه میکرد و دنبال باباش میگرد

اخه تو تبریز دامادمون و داداشم که اونجا کار میکنن تا زیر هواپیما اومده بودن و بای بای میکردن

وقتی از پله ها اومدیم پاین میگفت زیارت خیلی خوش گذشت و دنبال باباش بود!!!

من و دادشم از خنده نمیوتنستیم صاف راه بریم با اینکه عجیب خوابم میومد ولی خیلی خندیدم

اومدم یه چیزهای نوشته باشم

سعی میکنم زودتر بیام اگه نظر بذارید مینویسم اگه نه شاید دیگه ننویسم

چهار شنبه سوری مواظب خودت باش


 
   
پنج شنبه 89 تیر 24 ساعت 10:33 عصر

  نویسنده: محسن خطیبی  
 

سلام

سال نو من که چندان جالب نبود.امید وارم برای تو بد نبوده باشه!

به نظرم خیلی چیزها عوض شده اول از همه می خوام بنویسم من اینجا واسه ننه من غریب بازی نمی نویسم 

یعنی واسه خود شیرنی و دوست دختر پیدا کردن نمی نویسم  راستش خودم هم نمی دونم 

فقط می دونم که خیلی دلم تنگه و باید بنویسم تو ذهنم کلی چرت و پرت و دل نوشته و از این جور چیز ها هست واسه نوشتن

و بر خلاف همیشه تقریبا موضوعات مطالب آینده رو می دونم.واسه همین این مقدمه رو نوشتم

دلم برای خودم تنگ شده خسته افسرده شدم ولی متفاوت با همیشه شاید بزرگ شدم! شایدم عوض شدم

وقتی این بار دلم شکست خودمو نباختم ولی احساس متفاوت و جالبی بود

خیلی دوست دارم بی پرده بنویسم و همه چیز رک بهت بگم دوست دارم راحت باشم و شاید بعضی وقتها یکمی بی ادب! ولی چون چندتا از دوستان آشنیایان هم میان اینجا نمیشه نوشت بعضی چیز ها رو.

راستش تو اینترنت واسه اینکه سایت و فروشگاه دارم سرم شلوغه و وقت کم می یارم ولی وقتی دیدم نوشته ها مو حداقل 10 نفر دنبال م کنن خیلی یه جوری شدم(فکر خوشحال!) واسه همین می خوام بیشتر اینجا بنویسم تا خودمو هم بیشتر بشناسم

پس حتما حتما نظر بذار اخه برام خیلی ارزش داره 

بزودی بازم میام



 
   
پنج شنبه 89 تیر 24 ساعت 10:33 عصر

  نویسنده: محسن خطیبی  
  سلام دوستان عزیزم

دیروز بازی تراکتور و پیروزی تو تبریز بود بازی ساعت 5 بود از ساعت 12 اونجا بودیم که تقریبا ورزشگاه پر شده بود.خیلی خوش گذشت بعد از بازی هم کلی پیاده اومدیم اخه ماشین گیر نمی یومد و خیلی خسته.تازه خونمون هم هیئت بود تا 12.30 شب کار میکردم تو ورزشگاه هم اونقدر انگشت های پامو له کرده بودن که نمی تونستم درست راه برم.

گوشی مو فروختم!الان یه 1100 دارم.یه کاره انتحاری بود مثلا می خوام پول کلاس و کتاب و از این جور چیزها

دوتا عکسی که با گوشیم گرفتم رو بزودی اینجا میذارم تا نظرت رو بگی

فقط یادت باشه نظرت برام خیلی مهمه پس حتما نظر بذار

فقط دو ماه دیگه کنکور دارم هیچی هم نخوندم نمی دونم چیکار کنم.فرصت رو از دست دادم.


این متن که شبیه شعر هست رو همین نیم ساعت پیش گفتم!

تو وبلاگ یکی از دوستان نوشته بود تو برنامه رادیویی از شنونده ها می پرسه اگه یه تابلو داشتی چی مکشیدی؟منم همین جوری همینو گفتم!اگه مسخره هست به بزرگی خودتون ببخشید دیگه.

اخه سخته به یه زبون دیگه شعر بگی البته به تورکی از اون هم سخت تره ها چون از یک طرف هم اجازه نمیدن به زبان مادری تحصیل کنیم و کلمات و جملات به سختی میشه پیدا کرد.سعی میکنم سواد تورکی رو بیشتر یاد بگیرم و به زبان تورکی شعر بگم.


یک آسمون یک جاده

یه حس صاف و خسته


آدم های قصمو من اونجا شاد میکشم

خدومو بی آلایش بی اضطراب میکشم


یه ستاره یه گلدون

یه استکان پر از خون!

شب های خیس و تاریک

یک اتفاق میکشم!


یه غریبه یه گیتار

یه حس تلخ و بیمار

یه رهگذر  یک دروغ

یک انتقام میکشم!


کبوتر های عشقو رنگ سیاه میکشم

خودمو تنها و دور روی ابر ها میکشم


یه بهانه یک نگاه

یک قلب غرق گناه

یه پنجره یک قفس

یک آرزو میکشم!


یه آشنا یک نفس

یه روح اسیر هوس

یه قاصدک یه بارون

یک انتها میکشم!



 
   
پنج شنبه 89 تیر 24 ساعت 10:33 عصر

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  بابا بی خیالی طی کنید
نمی دونم
می نویسم,پس هستم.
یک اتفاق میکشم!
[عناوین آرشیوشده]
 
پارسی بلاگ

خانه مدیریت شناسنامه ایمیل

17988: کل بازدید

1 :بازدید امروز

8 :بازدید دیروز

 RSS 

 
فهرست موضوعی
 
آرشیو
 
درباره خودم
اتاق گفتگو
محسن خطیبی
گفتگو در مورد مشکلات زندگی
 
لوگوی خودم
اتاق گفتگو
 
عکس رفقام
 
رفقام
 
 
 
اشتراک